امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ منصور فاضلی :
شخصی میگفت:
«*"وقتی جنازه برای شما نباشد، حلوایش شیرین است"*»
پرسیدم: یعنی چه؟
مکثی کرد و گفت:
«وقتی درد مال شما نباشد، از بیرون دربارهاش حرف زدن راحت است.»
این جمله کوتاه اما عمیق، تصویری روشن از وضعیت امروز صنعت و تولید در کشور ماست. بسیاری از مسئولان، مدیران و حتی بخشی از جامعه، از بیرون ماجرا درباره مشکلات تولید سخن میگویند؛ بدون آنکه بدانند درون این میدان چه غوغایی برپاست. برای آنان که هیچگاه طعم تلخ تعطیلی یک کارگاه، ناتوانی در پرداخت حقوق کارگر، یا سنگینی بدهیهای بانکی را نچشیدهاند، حرف زدن از «حمایت از تولید» آسان است؛ درست مثل کسی که بر سر جنازه غریبهای حلوا میخورد.
اما برای تولیدکننده و صنعتگری که شب و روز با هزاران مانع دست و پنجه نرم میکند، این درد یک واقعیت جانکاه است. هر بار که بانکها با سختگیریهای بیمورد، نفس واحدهای تولیدی را میگیرند؛ هر بار که قوانین متناقض و بروکراسی خستهکننده سرمایهگذار را دلسرد میکند؛ هر بار که بازار رهاشده در برابر واردات بیرویه و کالاهای قاچاق، توان رقابت را از تولید داخلی میگیرد، این «جنازه» دوباره پیش چشم صنعتگر جان میدهد.
امروز سخن گفتن از «حمایت از تولید ملی» به یک شعار تکراری تبدیل شده است. اما در عمل، صنعتگر تنها مانده است. او در میدان است، زیر بار فشارها خم شده، اما همچنان چراغ کارگاه خود را روشن نگه میدارد. در حالی که بسیاری از مسئولان، از بیرون میدان، فقط حرف میزنند و گزارش میدهند.
درد صنعت، درد جان است. این درد را فقط کسی میفهمد که عمر و سرمایهاش را در این راه گذاشته باشد. دیگران، اگر در میدان نباشند، فقط از بیرون تحلیل میکنند، دستور میدهند و شعار میسازند. و همینجاست که باید پرسید: تا کی قرار است «حلوا» برای آنان شیرین باشد، در حالی که «جنازه» در آغوش تولیدکنندگان جان میدهد؟